قرار نبود اینجوری بشه
قرار بود همیشه مواظب ام باشه
هزار بار ازش قول گرفتم که ولم نکنه...حتی با وجود اینکه میگف فقط تحت یه شرطی میذارم میرم... ولی من فکر میکردم حتی اگه آدم هم بکشم... سیاوش ولم نمیکنه..
امیدوارم هیچ وقت اینا رو نخونه...چون نمیخوام ناراحتش کنم...اینا رو واسه خودم مینویسم که آروم بشم...که غم ام کمتر بشه...
فکر میکردم همیشه میمونه...
از گریه
افسردگی
نالیدن
متنفرم